- مشارک کردن
- شریک کردن سهیم ساختن
معنی مشارک کردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هنبازیدن هنباز شدن
Contribute
contribuir
beitragen
przyczyniać się
вносить
сприяти
bijdragen
contribuir
contribuer
contribuire
योगदान करना
অবদান রাখা
menyumbang
katkıda bulunmak
kuchangia
มีส่วนร่วม
حصہ ڈالنا
اشارت کردن
نماریدن، فرمان دادن، رازگونگی، اندرز دادن، رایزنی نمودن بسوی چیزی بدست و ابرو و جز آن، فرمودن کسی را فرمان دادن، با حرکتی دست و چشم و ابرو مطلبی را القا کردن برمز نمودن، تقریر کردن بیان کردن، شور کردن مشورت کردن، نصیحت کردن اندرز دادن
مژده دادن خبرخوش دادن
رها کردن، وا گذاشتن، گسستن جدا شدن بریدن پیوند ترک کردن، دست برداشتن از یکدیگر، رابطه خود را با زن خویش قطع کردن
مجارات کردن: کنم پیش تورسیقوس اعظم (کنم در پیش طرسیقوس اعظم) ز روح القدس وابن و اب مجارا. (خاقانی)
نرمی نمودن، مهربانی کردن
همپرسیدن سگالیدن سو باردن (از ریشه پهلوی) رای زدن پند جستن شور کردن رای زدن: و در این معنی با ایشان مشورت کرد و چند کس از کبار و عظام ایمه ماورا النهر قبول کردند که هر یک درین باب کتابی کنند
Hint, Point, Allude, Imply, Refer
Count, Number
Mobilize